داخل عراق جهنم تو سال ۱۳۳۴ وقتی الستور هنوز معروف نشده بود و V ها وجود نداشتن دختری به اسم 《دارک》با موهای سیاه و چشمای دورنگ داشت توی یه کلاب قدیمی پنجاهمین لیوان ویسکیش رو میخورد در حالی که یه پسر با موهای طلایی کنارش نشسته بود
پسر که تازه متوجه دارک شده بود گفت: سلام...چندمین نوشیدنیته؟...اوه راستی اسمت چیه؟
دارک یه لبخند تمسخر آمیز زد و گفت: پنجاهمین لیوانمه و اسمم دارک ئه...توچی؟
پسر با تعجب و ترس گفت: چطوری هنوز زندهای با اون میزان ال*کل که خوردی الان باید مرده باشی...اسمم میکائیل ئه
دارک: وادافاک تو مال بهشتی چرا تو جهنمی
میکائیل: فرار کردم
( از اونشب به بعد اون دو هرشب تو همون کلاب با هم حرف میزدن و بعد از مدتی کوتاه با هم ازدواج کردن برخلاف میل فرزندان دیگر خداوند( به غیر عزرائیل چون بنظرش اونا زوج کیوتی بودن، لوسیفر چون بنظرش عشق قانون نداشت و عیسی چون میگفت هرکسی لیاقت شانس دوباره داره) اون دو به بهشت اومدن و درسال ۱۳۷۸ صاحب فرزندی شدند به اسم ایزابل اما دو سال پس از بدنیا آمدن فرزندشان دارک جان باخت میکائیل بدون وجود دارک نتوانست از کارهای دخترش جلوگیری که اکثرا ناپسند بودن جلوگیری کنند و این باعث شد فرشتگان دیگر در سال ۱۳۸۹ دیگر طاقتشان تموم شود میکائیل را مجبور کنند که دخترش را در جهنم رها کند چون دخترش مانند گناهکاران رفتار میکرد)
روز رهایی:
میکائیل آروم و با لبخندی تلخ به ایزابل ۱۳ ساله که هنوز بال هم درنیاورده بود گفت: گفتی دوست داری به جهنم بروی درست است خب الان وقتش است...برو من بعد یک ساعت تو را به بهشت برمیگردانم
ایزابل با شوق: واقعا باشه( ایزابل وارد جهنم شد اما به محض ورودش پدرش رفت داخل بهشت و دروازه ها پشت سر ایزابل بسته شد)
میکائیل در بهشت با بغض راه میرفت که یهو عزرائیل دیدش
عزرائیل با ناراحتی شونه های میکائیل رو تکون میده میکائیل چیشده....نه تو اون غلط رو نکردی تو ایزابل رو...ایزابل ممکنه اونجا بمیره
میکائیل با صدایی که معلومه میخواد گریه کنه: اونا گفتن اگه داخل جهنم رهاش نکنم میکشنش چیکار میتونستم بکنم ها
( در همان حال ایزابل در جهنم)
ایزابل: تو بابام بودی...ولم کردی...ازت متنفرم متنفرم
ایزابل نگاهی به اطرافش میندازه جهنمی با آسمون سرخ پر از خون و جنازه کلاب و فاح*شه خونه و با لبخندی میگه: حالا شاید اینجا خیلی هم بد نباشه
صدایی ترسناک زمزمه وار و ناشناس از پشت سر ایزابل میگه: فکر نمیکنم تو بتونی اینجا زنده بمونی کوچولو